سرگذشت کبوترهای من |
Ramin89
سپاسها:
سپاس گرفتهشده در ارسال |
ارسال: #1
سرگذشت کبوترهای من
سلام به همه دوستان
من دوسال میشه که کبوتر دارم. دو سال پیش بابام یه جفت خوب از دوستش گرفت و بعد از حدود دوماه،تخم گذاشتن و اولین جوجه هاشونو به دنیا آوردن که یکیشون کاکل داشت چون کبوتر نری که بابام از دوستش گرفته بود کاکلی بود.بعد از یه مدت دل رو زدم به دریا و لونشونو باز کردم و جفت پدر و مادر فرار کردن.تا این که بعد از یه هفته به خاطر بچه هاشون اومدن توی حیاط خونمون تا اون موقع من با دست به بچه هاشون غذا میدادم. در لونه رو باز گذاشتم و یه مدت دور موندم و بعد دیدم که کبوترها به لونه برگشتن. اما از اون موقع دیگه در لونه رو نبستم و خودشون بعد از یه مدت خونه واقعیشون رو شناختن.شش ماه قبل جفت اولی مردن و از آنها و جفت های دیگه،در حدود 24 کبوتر باقی ماند.که یکی در میان کاکلی بودن.من تو گیلان زندگی میکنم و چون اینجا سقف خونه هارو طوری میسازن که امکان نگهداری کبوتر در پشت بام وجود نداره،به همین دلیل من کبوتر هارو تمام مدت در زیرخالی خونمون نگه میداشتم. بعد از مدتی فهمیدم تعداد کبوترام داره کم میشه و با پیدا شدن پر کبوترام در پشت خونه فهمیدم کار گربه هست.گربه نزدیک به 10تا از کبوترامو کوفت کرد و ما از هر روشی برای کشتن گربه استفاده کردیم اما فایده نداشت.سرانجام من مجبور شدم بقیه کبوترهارو به یکی ار آشناها بفروشم.ولی یه کبوتر نر کاکلی رو نگه داشتم و چون اون کبوتری بود که همیشه یه جای بلندبالا میموند،گربه نتونست اونو بگیره و یه ماه میشه که دیگه خبری از اون گربه نیست.امروز یه کبوتر ماده ی سفید براش گرفتم و اونا رو داخل یه کمد شیشه ای که راه هوا داره به همراه گندم و آب گذاشتم.این کبوترها خیلی خوش نسل هستن و اگه بعدها خطر گربه کاملا از بین بره،اونارو بیرون میارمو نسلشونو زیاد میکنم. ...........................................................این ماجرا خداییش واقعیه .................................................................. راستی دو روز پیش از تهران برام طرقه نر نسبتا بالغ آوردن که حالا موندم به کدومشون رسیدگی کنم. . . . سرتونو درد آوردم،واقعا ببخشید |
||
۱۳۹۱/۰۴/۱۶، ۱۱:۵۵ ب.ظ |
|
سپاس شده توسط: ahmad3377 ، zahra4882 ، برف زمستان ، Mehdi_Sari
Ramin89
سپاسها:
سپاس گرفتهشده در ارسال |
ارسال: #2
RE: سرگذشت کبوترهای من
دوستان عزیز
همونطور که در پست قبلی گفتم،یه کبوتر ماده پیش کبوتر نر خودم (که قبلا اونو آزاد نگه میداشتم)،گذاشتم. اما کبوتر نر به ماده نوک میزنه.من مطمئنم که هردو نر نیستن چون اگه هردو نر بودن،سرو صدا میکردن. راستی اینم بگم:سن کبوتر ماده ای که تازه خریدم،کمه.(برخلاف کبوتر نر) حالا چیکار کنم که جفت بشن؟:basa (101): |
||
۱۳۹۱/۰۴/۱۸، ۰۳:۱۷ ب.ظ |
|
ارسال: #3
RE: سرگذشت کبوترهای من
فعلا صبر کن
|
|||
۱۳۹۱/۰۴/۲۱، ۱۱:۵۸ ب.ظ |
|
ارسال: #4
RE: سرگذشت کبوترهای من
دوست عزیز عجله نکن
اگه تونستی یه عکس از کبوترات بزار . |
|||
۱۳۹۱/۰۴/۲۳، ۱۲:۳۹ ق.ظ |
|
ارسال: #5
RE: سرگذشت کبوترهای من
طبیعیه که همدیگه رو نوک بزنن
بعد چند روز (بستگی به خیلی چیزا داره) جفت می شن. |
|||
۱۳۹۱/۰۴/۲۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ |
|
سپاس شده توسط: langarood
Ramin89
سپاسها:
سپاس گرفتهشده در ارسال |
ارسال: #6
RE: سرگذشت کبوترهای من
اینم عکس:
حالا دیگه جفت شدن و رها شون کردم.امیدوارم گربه پیداشون نکنه.:basa (160): |
||
۱۳۹۱/۰۴/۲۸، ۰۷:۵۸ ق.ظ |
|
سپاس شده توسط: langarood
ارسال: #7
RE: سرگذشت کبوترهای من
تبریک میگم کفترای قشنگی داری
به نظرم ماده ات که سمت چپی هستش از نرت یه سرو کله بهتره انشاالله جوجه های قشنگی ازشون بکشی در ضمن فکر کنم ماده ات قبلاً جوجه هم داده بوده حالا تو عکس خوب معلوم نیست. موفق باشید. |
|||
۱۳۹۱/۰۴/۲۸، ۰۳:۱۹ ب.ظ |
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان